24 - * دیوار به دیوارش نشو ! *
مردثروتمندی نزدشیوانا آمدوگفت: ً باغی بزرگ پرازمیوه دارم که هر سال انواع میوه ها را از این درختان برداشت می کنم.سه طرف این باغ به کوچه مشرف است ودیوارهای بلندی داردکه کسی نمی تواند از آنها وارد باغ شود.اما یک طرف به منزل کوچک مردی بد سرشت وصل است که مراعات اصول اخلاقی رانمی کندو پایبند هیچ چیز نیست.او ضمن اینکه با لباس نامناسب بالای دیوار مشترک بین باغ و منزلش ظاهرمی شودهر وقت هم که دلش بخواهدازهمان دیوار مشترک وارد باغ می شودومیوه های درختان را می چیندوبا خود می برد.این کاراوباعث شده است تاهم بابت از دست دادن میوه ها ضرر کنم و هم اینکه نتوانم به همراه خانواده ودوستان از باغ استفاده کنیم.مراراهنمایی کنید که چه کنم؟ ً
شیوانا پاسخ داد: ً اینکه خیلی ساده است! دیوار به دیوارش مشو! ً
مرد ثروتمند گفت: ً من که نمی توانم باغ به این بزرگی را جابه جا کنم!؟ ً
شیوانا بالبخندگفت: ً قیمت زمین آن مرد نباید زیاد باشد!ثروت ودارایی توهم کم نیست. فرد واسطی راکه اونمی شناسدنزد آن مرد بفرست و منزلش را به چند برابر قیمت بخر!بعد آن منزل راهم به خانواده ای درستکاربسپار.دراین حالت هم نگهبانی قابل اعتماد برای آن سمت باغ پیدا می کنی وهم از آزار آن مردمردم آزار رهایی میابی.ازاین به بعد هم وقتی دیدی ازمجاورت با فردی در آزار و اذیت هستی،بهترین کاری که می توالنی انجام دهی این است که ازاو فاصله بگیری و امکان همسایگی و مجاورت باخودت را ازاوسلب کنی .برای انجامک این کار هم خیلی مواقع لازم نیست بااو مستقیمأ رودرو شوی. علت این که همه این سال ها این همسایه مردم آزار را تحمل می کردی فقط این بودکه دنبال راه حلی بودی که در عین دیوار به دیوار بودن مشکل تورابرطرف کند.اما خیلی مواقع بامجاورودیواربه دیوارنشدن باعوامل آزار دهنده وقطع ارتباط با آنها ، مشکلات ناشی از وجود آنها به راحتی و خود به خود حل می شود. ً
برگرفته شده از موفقیت
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مهر ۱۳۸۸ ساعت ۹:۴۴ ب.ظ توسط مدیریت جادوی کلمات
|