886 - *  اهمیت لمس کردن را دست کم نگیرید.  *

اهمیت لمس کردن را دست کم نگیرید.

خیلی پیش می آید که افرادی به دفترم می آیند و می دانم که به شدت نیاز به تماس انسانی - مخصوصاً لمسی- دارند. این افراد مجرد یا در آستانه ازدواج و یا متاهل هستند. پژوهشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد کارهای ساده ای نظیر گرفتن دست یکدیگر یا مالیدن پشت میتواند اضطراب را کاهش داده و یا حتی اضطرابهای مربوط به اختلالات بدنی را نیز کم کند.

اهمیت لمس کردن همسر


بازنشر مجله جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

ادامه نوشته

857 - *  ۱۵ روش علمی ساده اما موثر برای شارژ مجدد ذهنتان  *

۱۵ روش علمی ساده اما موثر برای شارژ مجدد ذهنتان

7707 15  روش علمی ساده اما موثر برای شارژ مجدد ذهنتان

مغز شما موتوری است که تمام اعمالتان را کنترل می کند, پس لازم به ذکر نیست که, باید آنرا شارژ و آماده برای کار در طول روز نگه دارید. در زیر ۱۵ روش علمی ثابت شده (اما بطرز باور نکردنی ساده و موثر) برای شارژ مجدد ذهنتان وجود دارد!

۱٫ روزانه مکمل ویتامین B12 مصرف کنید

مکمل ویتامین B12 نه تنها ذهنتان را شارژ می کند, واقعا ظرفیت مغذتان را هم بالا می برد! هر چه سنتان بالاتر می رود, ظرفیت مغرتان کاهش می یابد, که مسئله بخاطر ویتامین B12 است. همچنین ثابت شده است که این ویتامین برای کمک به یادگیری, تمرکز, تفکر انتقادی، و حتی افزایش نمرات آزمون تان موثر است! مکمل ویتامین B کمپلکسی مصرف کنید که مطمئن شوید دوز روزانه مورد نیاز بدنتان را به شما بدهد.

۲٫ شام را سبکتر و زودتر بخورید

خوردن شام زود هنگام و سبک مزایای سلامتی فراوانی دارد (مثلا کمک می کند وزنتان را کاهش بدهید), و همچنین کمک می کند ذهنتان شارژ شود. خوردن شام زود هنگام برای اینکه بدنتان زمان کافی برای هضم غذا در اختیار دارد کمک می کند تا بهتر بخوابید , و از خوردن غذاهایی که خوابتان را بر هم می زند و مشروبات الکی قبل از خواب جدا پرهیز کنید. و همچنین شام زود هنگام مغز تان را با جریان بیشتری از انرژی پایدار حمایت می کند, و باعث نمی شود که سطح قند خونتان مانند وقتیکه دیر شام می خورید بالا برود.

۳٫ بادام بیشتری بخورید

بادام به دلایل خاصی به عنوان یک سوپر غذا شناخته می شود. علاوه بر خواص درمانی بی حد و حصرش, بادام و آجیل های دیگر منبع غنی از آنتی اکسیدانهای ویتامین E هستند, که مانع زوال عقلی و پیری زود رس می شوند.” همچنین منبع غنی از آمینو اسید و روغن های ضروری برای بدن است, که به بالا بردن تمرکز ذهنتان کمک می کند. فقط دقت کنید که زیاد نخورید چون هر ۲۰ بادام حاوی ۱۵۰ کالری انرژی است, فقط دقت کنید که در طول روز مقدار کمی از آن مصرف کنید.

۴٫ به موسیقی گوش کنید

مطالعات متعدد نشان داده است که گوش دادن به موسیقی آرامش بخش باعث افت نبض و ضربان قلب، و فشار خون تان می شود، و در واقع باعث کاهش سطح هورمون های استرس زا در بدن نیز می شود. گوش دادن به موسیقی سلامت بخش است, ذهنتان را شارژ می کند, و از همه بهتر اینکه, کار مفرح و نشاط آوری هم است.

۵٫ مدیتیشن

من چند سال است که هر روز بمدت ۳۰ دقیقه مدیتیشن کار می کنم, و نمی توانم اینکار را به شما هم توصیه نکنم. مدیتیشن ثابت شده است که برای استرس زدایی و آرامش بخشی به ذهنتان مفید است,و حتی نشان داده است که باعث کاهش فشار خون هم می شود و سطح هورمونهای استرس زا را پایین می آورد! من همچنین دریافته ام که مدیتیشن همچنین باعث می شود که افکارم مرتب بشود, که توانایی مرا در یادگیری و حفظ اطلاعات افزایش داده است.

۶٫ آب سیب بنوشید

بر طبق یک مطالعه, “سیب و آب سیب جزو بهترین مواد غذایی هایی هستند که می توانید به برنامۀ غذایی تان اضافه کنید” زیرا به بدن تان در تولید انواع ضروری از انتقال دهنده های عصبی کمک می کند, که این انتقال دهنده ها باعث عملکرد بهتر حافظه تان می شوند و کمک می کنند تا اطلاعات را بهتر حفظ کنید. سیب و آب سیب حتی نشان داده است که برای محافظت از مغز تان نیز مفید است, و ریسک مبتلا شدن به آلزایمر را کاهش می دهد!

۷٫ رابطۀ جنسی بیشتری داشته باشید (البته با همسر منظور بد نگیرید !!!!)

آیا می دانستید که رابطۀ جنسی می تواند به شارژ و بازیابی ذهنتان کمک بسیاری بکند؟ ثابت شده است که رابطه جنسی می تواند به کاهش سر درد, کاهش سطح استرس بدن, خواب بهتر, افزایش جریان خون در مغز, و بطور کلی به افزایش قدرت حافظه کمک کند!

۸٫ وقت بیشتری را با خانواده و دوستانتان بگذرانید

گذراندن وقت با خانواده و دوستانتان “مزایای گسترده ای برای سلامتی تان دارد.” با اینکار, یک شبکۀ اجتماعی حمایتی کوچک در ذهنتان بوجود می آورید که باعث می شود انرژی و انگیزه بیشتری داشته باشید, همچنین باعث افزایش حس امنیت فردی, ارزش برای خود، احساس تعلق، و حتی کاهش سطح استرس تان می شود.

۹٫ ماساژ بدن داشته باشید

من تعجب می کنم که چرا بسیاری از مردم اینکار را انجام نمی دهند چون واقعا مزایای بسیاری برای بدن و ذهنتان دارد. “مطالعات بالینی نشان می دهد که یک جلسه ۱٫۵ ساعته ماساژ می تواند به طرز چشمگیری ضربان قلب, سطح کلسترول و انسولین بدنتان را پایین بیاورد; که همه اینها در نتیجه به کاهش سطح استرستان, کمک می کند” و ذهنتان را شاداب و تازه می کند.

۱۰٫ بیشتر مطالعه کنید

مطالعه یک روش قدرتمند برای رهایی ذهنتان است, و تحقیقی نشان داد که مطالعه می تواند سطح استرس روانی تان را تا مقدار حیرت آور ۶۸% کاهش بدهد, “با مطالعه ذهنتان به دنیای کتاب هدایت می شود که عاری از هر گونه عوامل استرس زای زندگی روزانه است.”

۱۱٫ سرگرمی خلاقانه داشته باشید

وقتی بروی یک سرگرمی خلاقانه زمان و توجه می گذارید, ذهنتان را برای فرار از عوامل استرس زای روزانه حمایت می کنید. به منطقه ای وارد می شوید که هیچگونه فشار، ضرب العجل، و یا قانونی ندارد، و به ذهنتان یک شانس مجدد برای احیا و بازیابی می دهید. فرق نمی کند که به نوشتن، نقاشی کردن، و یا صنایع چوب مشغول باشید، با اینکار زمان تان را بروی یک سرگرمی خلاقانه فوق العاده سرمایه گذاری کرده اید که باعث می شود ذهنتان فرصت بازیابی و شارژ مجدد داشته باشد.

۱۲٫ ورزش، و یا بازی های ورزشی بکنید

ورزش همواره نشان داده شده است که یکی از سازنده ترین راه های شارژ و بازیابی ذهنی است. ثابت شده است که با ورزش اتلاف وقتتان در زندگی کمتر می شود, تمرکزتان بیشتر می شود, منظم تر کار می کنید, وحتی “[ثابت شده است که] انعطاف پذیری ذهنتان نسبت به استرس در دراز مدت بیشتر می شود”!

۱۳٫ در معرض نور طبیعی قرار بگیرید

قرار گرفتن در معرض نورهای مصنوعی انرژی مغزتان را خالی می کند , توجه تان را پایین می آورد, و حتی بروی کیفیت خوابتان تاثیر می گذارد! مخصوصا اگر خودتان را در معرض نور شدید مصنوعی قرار بدهید, برای شارژ کردن و بازیابی ذهنی خودتان را در معرض نور طبیعی قرار بدهید.

۱۴٫ در دل طبیعت پیاده روی کنید

پیاده روی در دل طبیعت نه تنها تمرین ورزشی برای بدنتان است, بلکه بطور قابل توجهی ذهنتان را احیا و بازسازی هم می کند. تحقیقی ثابت کرده است که, حتی اگر هوای بیرون در حد مرگ سرد باشد, حافظه و توجه افراد مورد تحقیق وقتیکه در دل طبیعت پیاده روی می کنند ۲۰% افزایش پیدا می کند! برای اینکه اثرات اینکار بالاتر هم برود, من جدا توصیه می کنم که هر زمان برای پیاده روی بیرون می روید گوشی همراه خودتان را نبرید.

۱۵٫ انجام چند کار همزمان را متوقف کنید

وقتی سعی می کنید چند کار همزمان را در آن واحد انجام بدهید, ذهنتان سراسیمه شده و در نتیجه, اشتباه می کنید. انجام چند کار در آن واحد به مقدار قابل توجهی سطح بهره وریتتان را پایین می آورد, و همچنین می تواند ذهنتان را بهم بریزد. انجام چند کار همزمان بروی حافظه تان تاثیر می گذارد, چونکه تشخیص اینکه چه کاری مهم است و چه کاری مهم نیست دیگر برایتان دشوار می شود. همچنین ثابت شده است که انجام دادن چند کار همزمان باعث می شود درصد خطاهایتان بالا تر برود, و در نتیجه استرس به زندگی تان وارد می کند. راه حلش چیست؟ دیگر چند کار را همزمان انجام ندهید!


نشر از مجله الکترونیکی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

843 - * هفت مهارت عالی برای پایدارسازی یک رابطه *


هفت مهارت عالی برای پایدارسازی یک رابطه

 

هفت مهارت عالی برای پایدارسازی یک رابطه

هفت مهارت عالی برای پایدارسازی یک رابطه

در اینجا ۷ مهارت قدرتمند را ذکر خواهیم کرد که به شما کمک می کند تا پیوندتان مستحکم تر شده و احساس صمیمیت بیشتری کنید و همچنین  اعتماد و اصالت به روابطتان می بخشد .

 یک رابطه سالم و قوی رابطه ایست که شرکای آن نسبت به همدیگر با احترام و محبت برخورد می کنند. رابطه ای که به صورت یک پیوند باارزش و ماندگار شکل می گیرد سرشار از اعتماد و حمایت است .

۱- آرامش خوش بینانه :

اگر شما آرامش داشته باشید ، دیگران نیز در اطرافتان احساس آرامش خواهند کرد و اگر شما عصبی به نظربرسید دیگران این حس را درک خواهند کرد و از شما دوری خواهند کرد . اگر شما کسی را برای اولین بار ملاقات می کنید , واضح است که این مانند کشف یک دوستی طولانی خواهد بود . خوشبینی ,آرامش , انرژی و شور و شوق و لبخند بنیان هایی قوی برای ساختن یک رابطه پایدار است .

۲- گوش دادن عمیق :

گوش کردن فراتر از شنیدن کلمات است ,این کار از نظر احساسی ما را با شریک زندگیمان پیوند میدهد . به چیزهایی که شخص می گوید و یا نمی گوید گوش دهید . مشتاقانه تمرین کنید و به پیام های پشت کلمات و حرفها و یا بین آنها توجه کنید , با چشم و قلبتان گوش دهید .متوجه حالت چهره و وضعیت بدنتان باشید , متوجه ریزترین رفتارها هم باشید . متوجه انتقال طیف وسیعی از احساسات به وسیله تن صدا و ریتم بیان باشید . متوجه چیزی که شخص می خواهد شما بشنوید و همینطور چیزی که میخواهد شما احساس کنید باشید .

۳ - احساس همدلی :

همدلی پایه و اساس ارتباط دوطرفه است . حال ببینید همدلی از دیدگاه اشخاص دیگر چطور به نظر می رسد . صرف نظر از عقیده و باور خودتان از اشتباه و خطاهای دیگران چشم پوشی کنید همان طوری که شما از آنها انتظار دارید اشتباهات شما را فراموش کنند . اجازه دهید که شخص بداند که شما با اینکه از اشتباه او نگران و مضطرب می شوید اما همچنان به او به عنوان یک شخص احترام می گذارید . هیجان و احساس شادی خود را در زمان پیروزی با دیگران تقسیم کنید و این کار را در زمان مشکل و سختی هم انجام دهید . احساسات واقعی از همدلی , پیوند اعتماد را تقویت خواهد کرد .

۴ - دقت در پاسخ :

احساسات و کلمات درست را انتخاب کنید . احساسات خود را باتوجه به حالات و نیازهای شخص بسنجید .کلمات می توانند باعث ایجاد اعتماد و یا نابود شدن آنها بشوند .آنها در سایه معنا , اثرات و شدت متفاوتی دارند . وقتی شما عمیقا به شخص دیگری گوش می دهید چه چیزی یاد می گیرید ؟ تعبیر و تفسیر خود را از پیام شخص به آنها منعکس کنید. از شخصی که عقل و دانش و بینش خود را با شما به اشتراک گذاشته است تعریف نمایید . این نشان دهنده قدردانی و تشویق است که باعث گفتگوی بیشتر شما با شخص میشود . یک پاسخ می تواند امیدوارکننده و یا باعث دلسردی شود .اگر شما در پیشبرد مکالمه نظری بدهید تاثیر مثبتی در روابطتان ایجاد خواهد شد .

۵ – هماهنگی و همکاری :

وقتی مردم ساعت هایشان را باهم هماهنگ می کنند، مطمئن می شوند که کارشان در زمان خودش انجام خواهد شد و نتیجه مورد نظر حاصل می شود . روابط برای بقاء و رشد به احترام مداوم و هماهنگی نیاز دارند . در روابط نیازها و ارزش ها و روابط افراد تغییر خواهد کرد . روابط شغلی به انعطاف پذیری لازم برای برآورده کردن برنامه های درحال تغییر نیاز دارد تا اهداف پروژه ها حاصل شود . اقدامات مشترک هماهنگی را فراهم می کند و باعث افزایش اعتماد و اتحاد خواهد شد . اینها بخشی از دادن و گرفتن هایی هستند که باعث می شود افراد دارای روابط پایدار و قوی باشند.

۶  – حفظ اصالت  :

قانون مهمی به نام اقدام با صداقت وجود دارد , به این معنیست که در هماهنگی با ارزشهای خود زندگی کنید , وقتی که با شخص دیگری هستید خودتان باشید , اعمال و رفتاری را که باعث ظاهری نادرست و آسایشی کاذب می شود رها کنید . هنگامی که شما اصیل و درست رفتارمی کنید با خودتان و بقیه صادق هستید . شما چیزی را می گویید که انجام می دهید و چیزی را انجام می دهید که می گویید . آنچه را که شما در تمام زمینه ها از روابط خود می خواهید بدانید و درخواست کنید . در مورد مواردی که تحمل می کنید آگاه و آرام باشید و همینطور چیزی را که شریک زندگیتان می خواهد را پیدا کنید . بااصالت بودن باعث ایجاد احترام و اعتماد متقابل میشود .

۷ – قدردانی:

به ویژگی های مثبت در دیگران دقت کنید . با ابراز قدردانی خود از زندگی و کمک آنها , ارزش و اعتبار خود را افزایش دهید . اگر شما به کسی اجازه می دهید که بداند او برایتان خاص و با ارزش است , او شما را فراموش نمی کند . قدردانی و تشویق خود را از طریق کلمات و اعمالتان نشان دهید , این هر رابطه ای را قوی تر خواهد کرد و فراموش نکنید که مهمترین رابطه زندگیتان , رابطه با خودتان است . شما نمی توانید رابطه ای قوی تر از رابطه با خودتان با دیگران داشته باشید . شما از خودتان بپرسید چه رفتار و افکاری آن نوع از رابطه ای را که می خواهم جذب خواهد کرد ؟ چه عملی می تواند روابط فعلی مرا توانمند سازد ؟ تمام موارد و کیفیت هایی را که دوست دارید در روابط خودداشته باشید را بنویسید . مهارت های قدرتمند را که باعث جذب آن کیفیت ها و موارد می شود انتخاب کنید . دفترچه ای از فعالیت ها و برنامه هایی که شما انجام می دهید و باعث پیشرفتتان میشود درست کنید . با تکرار این مهارت ها در زندگی , آنها جز عادات مادام العمر شما خواهد شد که پاداش آن روابطی سالم و قوی خواهد بود .


نشر از مجله الکترونیکی جادوی کلمات
http://mosbatandishan1.blogfa.com

815 - *  اولین روش برای انتخاب کردن همسر *

-----------------------------------------------------------------------------------

 اولین روش برای انتخاب کردن همسر

مرحله انتخاب همسر و خواستگاری حداقل فرصت آشنایی نسبت به طرف مقابل را به ما می دهد. آشنایی با فرهنگ، خانواده، دیدگاه ها، عقاید، برنامه ها و آرمان های زندگی از این دسته اند و طبیعی است که هر چه این مرحله اصولی و با طول مدت مناسب تری باشد اطلاعات ما را درباره هرکدام از مسایل ذکر شده بیش تر می کند.

 اولین روش برای انتخاب کردن همسر

خیلی از خانواده ها و یا جوانان به اشتباه اولین جلسه خواستگاری را به منزله تایید نهایی در نظر می گیرند و حتی در همان جلسه اول یعنی زمانی که مسلماً هیچ کدام از طرفین به شناخت کافی از هم نرسیده اند از دختر و پسر می خواهند حرف های شان را در اتاق بزنند و البته با تصمیم قطعی از اتاق بیرون بیایند. روشن است چنین شناختی از پایه بی اساس و فاقد اعتبار است.

جمع آوری اطلاعات

اگر یکی از آشنایان یا دوستان تان خواستگار را به شما معرفی کرده یا این که به واسطه ای، خودتان هم تاحدودی می شناسیدش، بهتر است با اطلاعات قبلی وارد این قرار شوید. از فرد واسطه در مورد شخصیت خواستگارتان سوالاتی بپرسید و از این که چه مسائلی برایش بیشترین اهمیت را دارد هم باخبر شوید. اطلاعات کمی هم در مورد وضعیت خانوادگی اش به دست بیاورید تا با پیش فرض های مناسب در اولین جلسه حاضر شوید.

فیلتر اول: کلیات

در همان جلسه اول خیلی خودمانی نشوید و خیلی هم رسمی نباشید. فضا را طوری فراهم کنید که طرف مقابل هم راحت باشد و بتواند رفتار واقعی خود را نشان دهد. در این جلسه باید کلیات طرف مقابل را بشناسید و بپسندید.

در این مرحله که از دوران آمادگی برای ازدواج تا جلسه اول و دوم خواستگاری به طول می انجامد دختر و پسر باید شناخت و ارزیابی دقیقی از معیارهای خود برای ازدواج داشته باشند. به عنوان دیگر، فردی که ادعا می کند آمادگی ازدواج دارد و به خواستگاری می رود و یا خواستگار می بیند حتما باید به مهارت خود آگاهی دست یافته باشد. اهمیت این مبحث به قدری زیاد است که منابع دینی و ائمه اطهار نیز بالاترین حد انسانیت را «شناخت» از خود مطرح نموده و خودشناسی را زیربنای خداشناسی دانسته اند. به عنوان مثال اگر دختر خانمی هدف اساسی خود از زندگی را نداند و بین به کمال رسیدن، تفریح و خوش گذرانی، فرزندآوری، اهمیت دادن تنها به نیازهای خود و نه دیگران، کار، تحصیل و … نداند کدام مسیر برای وی اصلی است و کدام فرعی چگونه فرد دیگری که قصد ازدواج با وی را دارد، می تواند او را بشناسد؟

دختر و پسر، حتما لیستی از معیارها و ملاک های خود در ازدواج به ترتیب اولویت داشته باشند، تا بتوانند به ترتیب همان لیست فرد مقابل را ارزیابی نمایند

چنین فردی مسلما هنوز گرفتار بحران های هویتی است. یک روز به کمال در ازدواج معتقد می شود و شدیدا از این نظر که باید زن و شوهر همدیگر را به کمال برسانند پیروی می کند. روز دیگر ظاهر و تحصیلات و دارایی همسر برایش ملاک اصلی می شود. بنابراین لازم است دختر و پسر زمانی که خود را از نظر بلوغ جنسی، اجتماعی و … آماده ازدواج می دانند، بلوغ شناختی را نیز مد نظر داشته باشند. این که واقعا چه هدفی از ازدواج دارند و بنابراین چه فردی می تواند رسیدن به این اهداف را برای فرد تسهیل نماید.

اولویت های انتخاب

در مرحله بعد بهتر است فرد به این اهداف خود اولویت بدهد. به عنوان مثال فردی اولویت های ازدواج را برای خودش این گونه تقسیم بندی می نماید: ۱- ایمان۲- شخصیت۳- خانواده۴- ظاهر۵- تحصیلات

البته موارد دیگری مثل کار، به دل نشستن و … نیز وجود دارد. اما چیزی که واضح است این است که اهداف اساسی که این فرد از ازدواج دارد مرتبط با رشد و کمال شخصی و دینی وی است و البته ظاهر و تحصیلات و وجهه همسر نیز برایش مهم هستند اما اولویت های بعدی را دارند.

این گونه موارد را در دیدار های خانوادگی، تماس های قبل از خواستگاری که بین خانواده ها انجام می گیرد و حتی جلسات اول و دوم می توان به صورت کلی محک زده و ارزیابی نمود.

نکات مهم:

به خداوند توکل کنید و سعی کنید آرام و موقر باشید اما در همه حال شبیه همیشه خود رفتار کنید.

وضودار بودن، تجربه آرامشی معنوی را به شما هدیه خواهد داد.

گفت و گو باید خونسردانه و با آمادگى قبلى و در فضایى آرام و بدون خوف و فشار از طرف دیگران صورت گیرد.

در این مرحله عجله، پر خطرترین کار است. بهتر است خانواده ها، دختر و پسر را مجبور به تصمیم گیری سریع و عجولانه نکنند.

دختر و پسر، حتما لیستی از معیارها و ملاک های خود در ازدواج به ترتیب اولویت داشته باشند، تا بتوانند به ترتیب همان لیست فرد مقابل را ارزیابی نمایند.

در جلسات اولیه بهتر است جلسه خواستگاری را با حضور اقوام درجه دو و دیگران شلوغ نکنیم تا بتوانیم ارزیابی دقیقی از شرایط داشته باشیم. البته حضور یک یا دو نفر فرد با تجربه می تواند کمک موثری باشد اما برخی اوقات خانواده ها، بی جهت با دعوت از حضور چند عمه، دایی و … زمان جلسه را محدود می نمایند. در این گونه موارد صحبت از گرانی گوشت و مرغ، یارانه ها و… بحث داغ مجلس شده و هدف اصلی فراموش می شود.

نگاه مثبت همراه با دقت داشته باشید.

شیک، تمیز و معطر باشید.


نشر ویژه از گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

814 - * اندازه دور کمر برای آقایان و خانمها ...*

اندازه دور کمر استاندارد برای مردان و زنان

 

اندازه دور کمر استاندارد برای مردان و زنان

 

اندازه دور کمر استاندارد برای مردان و زنان

به گفته یک متخصص قلب، دور کمر بالاتر از ۸۰ تا ۸۵ سانتیمتر در خانم‌ها و ۹۰ تا ۹۵ سانتیمتر در مردها آنها را در معرض ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی قرار می‌دهد.

دکتر معصومعلی معصومی ریشه حدود ۴۰ درصد از مرگ و میرها را بیماری‌های قلبی عروقی دانست و گفت: بر اساس آمارهای موجود در حال حاضر سالانه ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار نفر در کشور ما بر اثر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی جان خود را از دست می دهند. وی با بیان اینکه هنوز هم مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی عروقی در صدر مرگ و میرهای سالانه قرار دارند، گفت: پس از بیماری های قلبی عروقی، حوادث و تصادفات و پس از آن نیز سرطان‌ها در راس علل مرگ و میرها قرار دارند.

وی بی اطلاعی تعداد زیادی از بیماران قلبی عروقی از بیماری خود را علت آمار بالای مرگ و میر در بیماران قلبی عروقی دانست و گفت: متاسفانه بخش زیادی از افرادی که مبتلا به تنگی عروق هستند از بیماری خود بی‌اطلاعند و گاه در اثر یک حمله ناگهانی جان خود را از دست می دهند.

دکتر معصومی با اشاره به اینکه شیوع بیماری‌های قلبی عروقی در همه جای دنیا و در کشور ما در مردان بیشتر از زنان است، گفت: وضعیت هورمونی زنان به میزان زیادی از بروز بیماری‌های قلبی عروقی جلوگیری کرده و یا آن را به تاخیر می اندازد. وی سپس با بیان اینکه تغذیه ناسالم، تحرک ناکافی و استرس‌های روزمره در حال به هم زدن این الگو هستند، گفت: البته هنوز هم در کشور ما درصد ابتلای مردان به بیماری‌های قلبی و عروقی بیشتر است. به گفته معصومی علاوه بر مرد بودن، سیگار کشیدن، کم تحرکی و… احتمال بروز بیماری های قلبی و عروقی را در مردان افزایش داده است.

به گفته معصومی با بالا رفتن سن، احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی افزایش می یابد، ضمن اینکه سابقه خانوادگی نقش مهمی در ابتلای افراد به بیماری های قلبی و عروقی دارد. به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، فشار خون بالا، قند خون بالا و چاقی نیز زمینه ساز ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی هستند.

معصومی با بیان اینکه تغذیه ناسالم درصدر عوامل ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی قرار دارد، به افراد توصیه کرد: میوه ها، سبزیجات و حبوبات را در برنامه روزانه خود بگنجانند و از مصرف غذاهای پرچرب و پرکلسترول پرهیز کنند. وی مصرف چربی‌های ناسالم، پرخوری، بالا بودن میزان کلسترول در غذاها، استفاده زیاد از روغن‌های حیوانی، دمبه، کله پاچه، جگر و… را در ابتلا به بیماری های قلبی عروقی موثر دانست و گفت: میزان مصرف روغن‌های جامد در بین افراد به میزان چشمگیری بالاست که اصلا مطلوب نیست. وی به افراد توصیه کرد: به منظور جلوگیری از ابتلا به بیماری های قلبی عروقی به جای گوشت قرمز گوشت سفید را در برنامه غذایی خود بگنجانند.

معصومی به افراد توصیه کرد: از خوردن غذاهای سرخ کرده و فست فودها خودداری کنند چرا که این گونه غذاها سلامت را به مخاطره می اندازند و احتمال ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی را افزایش می دهند. به گفته معصومی سرخ کردن سبب تغییراتی در روغن می شود که آن را بیماری زا می‌کند. وی با بیان اینکه در کنار تغذیه ناسالم، بی تحرکی به میزان زیادی احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی را بالا می‌برد، به افراد توصیه کرد: به منظور جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی یک ساعت ورزش را در برنامه روزانه خود بگنجانند.

 

ایسنا


نشر افتخاری در گروه مجله جادیو کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

813 - * راهکارهایی برای خواستگار بیشتر ...*

راهکارهایی برای داشتن خواستگاران بیشتر

 

راهکارهایی برای داشتن خواستگاران بیشتر

 

راهکارهایی برای داشتن خواستگاران بیشتر

 

چگونه می‌ توان خواستگاران بیشتری داشت (ویژه دختران)

فراموش نکنید کم نیستند افرادی که اگرچه کمی دیرتر ازدواج کرده اند ولی ازدواج موفقی داشته اند.

به دنبال فرد ایده آل نباشید

بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند «فرد ایده آل» خود را پیدا کنند. اگر شما هم جزو این دسته هستید توصیه می کنیم با چشمانی باز پیش روی تان را نگاه کنید. البته منظور ما این نیست که به اولین خواستگارتان پاسخ مثبت بدهید. ولی کمال گرایی هم ممنوع!

باوقار باشید

بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. پس با دوری کردن از برخی رفتارهای سبک، شخصیتی متین و باوقار داشته باشید.

زیبایی همه چیز نیست

شاید برخی از دخترخانم ها به اشتباه فکر کنند «زیبایی و وضعیت ظاهری» آنان همه آن چیزی است که پسران در انتخاب همسر آینده خود ملاک و معیار قرار می دهند. از این رو با پناه بردن به لوازم آرایشی یا حتی عمل های جراحی سعی دارند برای زیباتر شدن تغییری در ظاهر خود ایجاد کنند. اما بد نیست بدانید که اولا معیارهای زیبایی نسبی است و از فردی به فرد دیگر متفاوت است، همچنین پسرانی که به پختگی رسیده باشند، بیشتر از آن که در زیبایی چهره متوقف شوند به ظرافت ها و زیبایی های رفتاری شما توجه می کنند. از سوی دیگر برخی از دخترخانم ها نیز فقط و فقط منتظر خواستگاری خوش تیپ هستند، اگر جزو این دسته از دخترخانم ها هستید بهتر است که خیلی در قید و بند قیافه نباشید چون قیافه خوب الزاما به معنی داشتن شخصیت خوب نیست.

وسواس را کنار بگذارید

محافظه کاری ها و وسواس های بی مورد را کنار بگذارید، اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدیدنظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر خوبی برای شما باشد. از آمدن خواستگار نترسید و چند هفته ای زیر نظر خانواده‌هابا خواستگار های تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آنها ایراد گرفت. مهم این است که به ویژگی های برجسته او نظرکنید، شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد. اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرش افسرده یا عصبانی نشوید.

بگویید که توقعی ندارید

از موانع مهم پیش روی ازدواج توقعات بالاست و بسیاری از جوانان به دلیل مسائل مالی از تشکیل زندگی مشترک فراری هستند بنابراین با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت های مناسب می توانید زمینه ازدواج را ایجاد کنید. همچنین یکی ازمواردی که می تواند مانع ازدواج باشد و آقا را از اقدام به خواستگاری منصرف کند موقعیت اقتصادی خوب خانواده خانم است. یعنی آقا این جرات را ندارد که اقدام به ازدواج کند، شما به عنوان یک خانم می توانید سطح توقعات تان را پایین بیاورید و با بیان کردن این مسئله در جمع دوستان و بستگان که انتظارات من برای ازدواج بالا نیست به همه نشان دهید که در ذهن چه دارید تا شجاعت معرفی کردن خواستگار را پیدا کنند.

باید در درجه اول یک زن باشید

برخی از دختران، زن بودن خود را فراموش کرده اند. این که تحصیل کنند و سر کار بروند، چیز خوبی است اما متاسفانه برخی از دختران امروز از آن طرف بام افتاده اند! بخشی از زن بودن زنان، در ارتباط با همسر و زندگی مشترک و نقش مادری شکوفا می شود و اینکه مورد حمایت و دوست داشته شدن همسر قرار بگیرند. دختران در ظاهر، این قضیه را کتمان می کنند. آنها با وجود موقعیت های خوب ازدواج، همه درها را به روی خود بسته اند. چرا که تمام زندگی شان را در کار خلاصه کرده اند، آنها می خواهند به همه نشان دهند خودشان از پس کارهایشان برمی آیند و نیازی به ازدواج نمی بینند اما اگر با خود صادق باشند، این نیاز را احساس می کنند. فراموش نکنید مردها تمایل دارند با خانمی ازدواج کنند که در درجه اول یک زن است.

با خود مهربان باشید

دختری ناامید، عصبی و پرخاشگر که طلبکار از دنیا و دیگران است، چگونه انتظار دارد که فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند! دختری که هنوز با هم جنس خود نمی تواند درست ارتباط برقرار کند، چگونه انتظار دارد که دیگران به او خواستگار معرفی کنند! دختران باید روی شخصیت خود و به خصوص مهربانی با خود، کار کنند. برخی از دختران امروز به دلیل داشتن تحصیلات و شغل، بخشی از زنانگی خود ازجمله مهربان بودن را کم رنگ کرده اند، در صورتی که یک مرد، حس محبت و مهربانی و حمایت همسر خود را می خواهد اما متاسفانه برخی دختران با تحصیل و شغل خود می خواهند که قدرت خود را به رخ فرد مقابل بکشند که در این صورت مردان فراری می شوند!

منبع : خراسان


نشر افتخاری در گروه مجله جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

811 - * چکار کنیم شوهر خوبی باشیم ...*

چکار کنیم شوهر خوبی باشیم ؟

چکار کنیم شوهر خوبی باشیم ؟

 

در بسیاری از مواقع مردان شاهد بروز مشکلات جدی در زندگی مشترکشان هستند و گاه به مرحله ای می رسند که احساس می کنند دیگر توانایی مدیریت این مشکلات را ندارند.

هر چه در خودشان دقت و توجه می کنند با مشکلی روبه رو نمی شوند و هر چه روشهای مختلف همسرداری را امتحان می کنند باز هم به وضعیت مطلوبی نمی رسند. لذا به سرعت به این نتیجه می رسند که این زن، آن کسی نبوده که بتواند وی را خوشبخت کند و لذا همه مشکلات را در طرف مقابل می جویند.

در حالی که این طور نیست. عمدتا افراد دنیا را از دریچه نگاه خود می نگرند و لذا هر رفتاری که از آنها سر می زند در نظرشان منطقی و درست است و این طرف مقابل است که رفتار درست را بلد نیست.

در این یادداشت قصد داریم به مردانی از این دست توصیه کنیم که قبل از یک قضاوت عجولانه در مورد همسرشان، قدری به خودشان هم بپردازند و ببینند آیا واقعا مرد خوبی برای همسرشان هستند؟

این چند علامت را پیگیری کنید. اگر هر یک از این علایم در شما وجود داشت یعنی آن طور که باید شوهر خوبی برای همسرتان نبوده اید:
- همسرتان را تحقیر می کنید و به وی بها نمی دهید. یکی از علائم سو رفتار و سو استفاده، زمانی است که یکی از زوجین دیگری را تحقیر کند و یا باعث تنزل شان او شود به ویژه اگر او این کار را در انظار عمومی انجام دهد. اینکه شما باعث شوید همسرتان  احساس بدی نسبت به خود داشته باشد موید نشان از آن است که شما نتوانسته اید مرد خوبی برای همسرتان باشید و یک احساس خوب را در وی زنده نگهدارید.

- اگر به وی صدمه بدنی می زنید و یا دایما وی را تهدید می کنید. بر  روی همسرتان دست بلند می کنید، صرفنظر از اینکه علتش چیست؟ بسیاری از زنان با مردانی که آنها را تهدید به صدمه بدنی می کنند علی رغم اینکه هیچ گناه و اشتباهی مرتکب نشده اند کنار می آیند. اما به هر حال این سبک رفتاری یعنی اینکه شما مردی مهربان برای همسرتان نیستید و قطعا همسرتان از لحاظ عاطفی احساس دلبستگی و تعلق خاطر نسبت به شما نخواهد داشت.

- اگر سعی می کنید وی را از دوستان و خانواده اش جدا کنید. منزوی سازی در روابط پدیده بسیار رایجی است و اغلب سوء‌استفاده از فرد زمانی آغاز می شود که او را کاملا منزوی کرده باشید.

 

- اگر به همسرتان دروغ می‌گویید. داشتن اعتماد بخش بسیار مهم در ارتباط با هر فردی است. اگر به همسرتان دروغ می گویید مرد  خوبی نیستید زیرا گفتن یک دروغ عذر و بهانه گفتن سایر دروغها را فراهم می کند.

- اگر نسبت به همسرتان دست به مخفی کاری می زنید. نیرنگ و فریب یک رفتار خودخواهانه است تا از طریق آن خواسته های خود را  مافوق خواسته های همسرتان قرار دهید و کاری که خودتان دوست دارید(حتی در خفا) انجام دهید. فراموش نکنید که این سبک رفتاری رسم یک زندگی مشترک نیست. زنها آنقدر بر روابط و مناسبات همسرشان حساس هستند که بعد از مدتی این دست مخفی کاری ها فاش می شود.

- اگر مرتبا خواسته هایتان را به وی تحمیل می کنید. مرد خوب فردی باملاحظه و فکور است. زیرا اگر در یک رابطه، یک طرف کاملا خودخواه باشد این رابطه کارایی نخواهد داشت. اگر هرگز از همسرتان نمی‌پرسید که او چه نظری دارد و یا احساسات وی را در نظر نمی‌گیرید ، پس به اندازه کافی در ارتباط با همسرتان، شوهری موفق نیستید.

- اگر همسرتان را دایما کنترل می کنید. روابط زمانی به بهترین شکل ممکن کارایی دارد که اعتماد کافی میان زوجین وجود داشته باشد. در حقیقت اعتماد شریان حیاتی یک رابطه است. اگر بدنه یک زندگی زناشویی به اندازه کافی توسط این شریان حیاتی تغذیه شود، درخت زندگی زناشویی روز به روز قوی تر و ریشه دار تر می شود اما زمانی که این شریان حیاتی قطع شود، باید در انتظار خشک شدن ریشه ها باشید.

- اگردر برابر همسرتان  مرموز و تودار هستید. بین کسی که برای غافلگیر  کردن همسرش مخفی کاری می کند با کسی که در مسایل مختلف زندگی پنهان‌کاری می کند تفاوت وجود دارد.

مرد مرموز و مخفی کار، یعنی مردی که به هیچ عنوان اجازه نمی هد همسرش به هیچ جنبه از زندگی وی اشراف یافته و اطلاعات داشته باشد. چنین مردی به مرور دیگر حرفی برای زدن با همسرش نداشته و کم کم رابطه میان زن  شوهر سرد و بی روح می شود و این یعنی شما نتوانسته اید به عنوان یک مرد سدهای ارتباطی را از میان بردارید.

البته بعید به نظر می رسد که مجموعه ای از این ویژگی ها در وجود یک مرد جمع شود. اما وجود هر یک از این عادات یا ویژگی ها باعث می شد که تعامل و ارتباط زن و شوهری دچار خلل جدی شود. لذا هر یک از این موارد به تنهایی این قدرت را دارد که زندگی زناشویی شما را مختل کند. پس یک بار دیگر این چند علامت را مطالعه کنید و اگر خودتان را حایز هر یک  از آنها می دانید برای رفع آن تلاش جدی نمایید و البته حتما از یک مشاور هم کمک تخصصی دریافت کنید.


نشر افتخاری از گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

806 - * زن شوهر و یک خانه‌ی صمیمی  *

زن شوهر و یک خانه‌ی صمیمی
http://otagh-khab.ir/wp-content/uploads/0978.gif

زن و شوهر برای داشتن یک زندگی آرام، بدون دردسر و کم دغدغه به محیطی سرشار از صمیمت، صداقت، محبت و احترام نیازمندند.

برای داشتن محیطی مناسب در خانه باید هر دو طرف با درایت و سنجیده رفتار و عمل کنند و چنانچه در هرکدام از این موارد یک طرف کوتاهی کند، روال سلامت زندگی مشترک با چالش های جدی و مشکلات فراوان روبه رو خواهد شد. مقدمه رسیدن به چنین درکی، شناخت نسبتا کامل زن و شوهر از یکدیگر و آشنابودن و احترام گذاشتن به عقاید و خواسته های طرف مقابل است.

به دلیل اهمیت این موضوع و نقش آن در زندگی مشترک، بهتر است قبل از ازدواج دختر و پسر به نقش و جایگاه خود در این تعامل آشنا شوند تا بتوانند زندگی آرامی را در کنار یکدیگر تجربه کنند.

در زمان های نه چندان دور، این طرز فکر که زن باید در خانه بماند و وظیفه اصلی او فقط و فقط نظافت و تهیه غذا برای افراد خانواده است رواج کامل داشت، اما امروزه با توجه به شناخت روحیات لطیف زن و همچنین درایت و مدیریتی که در ذهن و فکر وی وجود دارد بسیاری از مسئولیت های خانه را به او واگذار می کنند به این دلیل که او می تواند فضایی سرشار از محبت را برای همه اعضای خانواده فراهم کند. همچنین زنان با درایتی که دارند می توانند خانه را به مکانی امن برای خانواده تبدیل کنند؛ آنچنان که همه افراد در آن محیط احساس آرامش داشته باشند.

یکی دیگر از نقش های زن در خانواده، محبت کردن به همسر و فرزندان است. همین راهکار به ظاهر ساده، کلید حل مشکلات بزرگ خانواده است. کلیدی که تنها در دست زنان می تواند سختی ها را به آسایش بدل کند. اهمیت این موضوع به قدری است که اگر به آن توجه نشود می تواند نقطه آغاز از هم گسیختگی پایه و اساس خانواده باشد. نکته مهمی که در همین زمینه باید به آن توجه شود، این است که در بسیاری از موارد، خانم ها کارها و فعالیت های خود در خانه (مانند نظافت و پخت و پز) را به حساب محبت نسبت به اعضای خانواده می گذارند و به همین دلیل از بازگوکردن علاقه خود (آن هم در قالب الفاظ شیرین) نسبت به افراد خانواده و بویژه همسرشان خودداری می کنند. همین موضوع می تواند آغازی بر دلگیری های ناخواسته و ایجاد شکاف در جمع خانواده شود.اخلاق خوش زن در خانه هم بسیار مهم و قابل تامل است. با توجه به نقش اساسی زن در نظام خانواده، خوش خلقی او نه تنها بر روحیه بقیه اعضا بخصوص شوهر تاثیر مثبت می گذارد، بلکه خلق خوش زن می تواند از بروز اختلاف ها در جمع خانواده جلوگیری کند.

همچنین دختران جوان باید آگاه باشند که در زندگی مشترک ممکن و طبیعی است که با مشکلات یا کمبودهای مالی مواجه شوند، پس باید از توقع های بیجا که موجب اختلال و اختلاف در روابط زن و شوهر می شود، خودداری کنند.

نکته دیگری که اهمیت زیادی در روابط زناشویی دارد و بویژه برای شوهران بسیار مهم و قابل توجه است، قدردانی از زحمات شوهر و دانستن نقش او در تأمین مایحتاج افراد خانه است. پس دختران جوان که بتازگی وارد زندگی مشترک شده اند، باید به این نکته مهم، دقت و توجه داشته باشند و بدانند با یک قدردانی کوچک می توانند همسر خود را خشنود ساخته و به او بفهمانند کارها و زحمات او را درک می کنند و می دانند این تلاش برای زندگی مشترک شان مهم و قابل تاثیر است. با این رفتار، شوهر از توجه همسرش نسبت به کارهایی که او انجام می دهد، خشنود شده، احساس تعلق بیشتری به زندگی مشترک خواهد داشت؛ البته این نقش هم کاملا دوطرفه است، به این معنا که شوهر هم باید از کارهای زن چه در داخل و چه در خارج از خانه قدردانی بکند و برای کارها و زحماتی که زن می کشد، بهای لازم را قائل باشد.

منبع: http://otagh-khab.ir

نشر افتخاری در گروه مجله جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

804 - * 20 نکته زنانه برای یک داشتن زندگی زناشویی *

20 نکته زنانه برای یک داشتن زندگی زناشویی

http://otagh-khab.ir/wp-content/uploads/0981.gif

امروزه شرایط زندگی مشترک، گونه جدیدی از روابط زناشویی را بوجود آورده است چراکه سنت و مدرنیته در کنار هم راهی نو باز کرده اند. ما نکاتی از آن را برایتان بازگو می کنیم تا در جهت جلوگیری از بروز هر نوع سوء تفاهم، ابتکار عمل داشته باشید.

۱ – همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.

۲ – همسر خود را به چشم یک شی ء مسئول ننگرید بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.

۳ – جنبه یا بخش هایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین می شود را مورد توجه و تحسین قرار دهید.

۴ – برای اینکه همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرف ها و گفته های او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بی اعتمادی را در زندگی خود می کارید.

۵ – وقتی همسرتان با شما درد دل می کند و راز دلش را با شما در میان می گذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بی رحمانه است .

۶ – به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث می شود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.

۷ – او را به درک نکردن ، عدم صمیمیت و بی احساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن ، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان می دهد.

۸ – نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمی افتد مگر اینکه همسرتان این نیاز ها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیاز هایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان می دهد بدون انتقاد و جبهه گیری بپذیرید.

۹ – زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفته های او عدم علاقة شما را نشان می دهد.

۱۰ – هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام می دهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت می کند آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوه خود ابراز محبت می کند.

۱۱ – او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج تان ، هدیه ای به او می دهید سعی کنید از قبل در مورد هدیه مورد علاقه اش اطلاعاتی به دست آورید.

۱۲ – از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرح ها و ایده ها و افکار شما موافق باشد و آن ها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نماید.

۱۳ – اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او می شود.

۱۴ – برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث می شود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجشتان می شود. بنابراین سعی می کند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما می گردد.

۱۵ – سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه می زند. زیرا این مسئله باعث می شود که وی خود را بخشنده تر و دوست داشتنی تر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بی نهایت خودخواه و ناسپاس است . مرد ها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.

۱۶ – اگر احساس می کنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه می کنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روان شناس کمک بخواهید.

۱۷ – زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج می برد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانی تر کرده و از خود دور می کنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر می گردد.

۱۸ – در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسئول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسئولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش می گذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار می آورد.

۱۹ – او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگی اش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی می کنید که در موردش صدق نمی کند و این مسئله موجب کدورت در روابط می شود.

۲۰ – وقتی شما درمی یابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشته اید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا می شود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را می پذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر می آید.

منبع:http://otagh-khab.ir


نشر افتخاری در گروه مجله جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

795 - *  مواردی که باعث می شود پس از عقد احساس پشیمانی کنید*

مواردی که باعث می شود پس از عقد احساس پشیمانی کنید

211866 309 مواردی که باعث می شود پس از عقد احساس پشیمانی کنید

 

 

ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنندو به خانه بخت بروند.

با اینحال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.

با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنندو یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است. در این گزارش روانشناسان دکتر پروین ناظمی، دکتر عزیزالله تاجیک و یاسمین کریمی، کارشناس ارشد مشاوره در مورد خطراتی که زندگی یک زوج را تهدید می کنند توضیح می دهند.

چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید

اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و … صحبت کنید.

۱- ابتدا به بیماری های سخت

بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از ابین بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.

۲- تشخیص اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین ۱۵ تا ۳۰ سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.

نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رؤیت و شنیدن نیست.

برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.

۳- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر

معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

۴- فاش شدن بزهکاری

انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.


چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید

افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.

۱- پارانویا

ویژگی اصلی مبتلایان به این اختلال روانی، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستندو خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.

۲- اختلال شخصیت مرزی

این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است. اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.

۳- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی)

اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی. هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شودو اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.

۴- دست بزن

هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.

۵- اختلاف دو قطبی

پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادیدارند. اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.

۶- وسواس

وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانهگیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و … نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.

به گفته احمد تویسرکانی، رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور میزان طلاق در سال نود و یک، ۱۵۱ هزار و ۷۶۳ مورد بوده است و رشد طلاق نسبت به گذشته نگران کننده است.


نشر از گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

789 - *  کدام اشتباهات همسرتان را نباید ببخشید *

کدام اشتباهات همسرتان را نباید ببخشید

210414 271 کدام اشتباهات همسرتان را  نباید ببخشیدشاید به جای بحث بی‌پایان در مورد یک موضوع با یک گفت‌وگوی ساده و منطقی بتوانید همسر خطاکارتان را اصلاح کنید.شاید همه اشتباهات همسرتان روی زندگی شما کم و بیش تاثیر داشته باشد اما همه آنها رابطه شما را ویران نمی‌کنند. اینکه شما در مورد چه چیزهایی حساس باشید و اینکه همسرتان اشتباهش را از چه راهی انجام دهد، می‌تواند شما را به همسری سخت‌گیر یا بی‌خیال تبدیل کند. اگر می‌خواهید با اشتباهاتی که نباید به راحتی بخشیده شوند آشنا شوید و بدانید از کنار کدام یک از خطاهای همسرتان بگذرید، ادامه این مطلب را بخوانید.

اگر به زنان دیگر لبخند زد

«فکر می‌کنم اگر همین امروز زندگی‌ام را توی دستم نگیرم، همه چیز خراب می‌شود. از اینکه همسرم با خانم‌های دیگر- در محیط کار یا جلسات دوستانه- حرف می‌زند و شوخی می‌کند، عصبی می‌شوم. نمی‌دانم به‌خاطر این رفتارها باید او را ببخشم یا اینکه قاطعانه‌تر برخورد کنم؟»

قرار نیست با  ازدواج کردن افراد، روابط آنها محدود شود یا از بین برود. روابط بیرون از خانه شما و همسرتان بعد از زندگی مشترک، ممکن است گسترده‌تر شود اما آنچه به حفظ این ارتباطات کمک می‌کند، پایبندی شما به اصولی است که بر سر آنها توافق کرده‌اید. اگر روابط همسرتان خارج از محدوده وفاداری باشد یا رنگ و بوی پنهان‌کاری یا خیانت به خود بگیرد، بخشیدن او اصلا ساده نیست. یک اشتباه کوچک و عبور از خط قرمزها کافی است تا زن و شوهرها را برای مدتی طولانی نسبت به رفتارهای هم بی‌اعتماد و حساس کند. در صورتی که متوجه شدید همسر شما در روابطش با جنس مخالف جانب احتیاط را رعایت نمی‌کند به جای تکرار جمله «من او را نمی‌بخشم!» سراغ گفت‌وگو بروید. بهترین راه برای عبور از این بحران صحبت کردن و انتقال مسائلی است که ممکن است پیش از این آنها را نادیده گرفته باشد. در صورتی که موضوع ادامه پیدا کرد یا همسرتان به تعهداتش وفادار نماند، بهترین راه یک مذاکره جدی و گوشزد کردن عواقب موضوع است. البته قبل از آنکه همسرتان را با عواقب کارش آشنا کنید، در مورد تصمیم‌هایی که می‌گیرید فکر کنید.

زنگ خطر: مراقب باشید این احساس را در همسرتان ایجاد نکنید که به او بی‌اعتماد هستید یا به دیگران اعتماد ندارید؛ هر دوی این موارد در طرف مقابل تولید مقاومت می‌کند و میان شما فاصله می‌اندازد.

اگر خواست خودش باشد

به همسرم می‌گویم اگر مرا دوست داری، باید آن‌طور که من انتظار دارم باشی. دوست دارم شریک زندگی‌ام همان‌طور که من دوست دارم لباس بپوشد و همان‌طور که من انتظار دارم وقت بگذراند و سراغ شغلی برود که من دوست دارم. همسرم را به دلیل آنکه طبق خواسته من رفتار نمی‌کند باید ببخشم یا نه!

کم نیستند زوج‌هایی که گمان می‌کنند بعد از ازدواج اجازه دارند در مورد همه مسائل طرف مقابل‌شان تصمیم بگیرند. انگار شریک زندگی آنها صاحب هیچ نظر و عقیده‌ای نیست یا نظر و عقیده‌اش نادرست است و به کسی احتیاج دارد که برایش تصمیم بگیرد. شما پیش از ازدواج باید به فکر چنین روزی باشید و فردی را انتخاب کنید که در مسائل حساس، نظری مشابه یا نزدیک به شما دارد. اگر شما فردی کاملا متفاوت با خود را انتخاب کرده‌اید، دیگر نمی‌توانید گناه این تفاوت را به گردن او بیندازید و به دلیل اینکه نظری متفاوت با شما دارد او را نادیده بگیرید.

زنگ خطر: در صورتی که موضوع از تحمل شما خارج شد، می‌توانید کمی مقاومت و پافشاری نشان دهید اما مراقب باشید لجبازی جایگزین رفتار منطقی نشود.

اگر رفیق‌باز بود

ارتباط همسرم با دوستانش یکی از دلایل همیشگی بحث‌های ماست. من به بعضی از دوست‌های همسرم اعتماد ندارم یا از معاشرت با همسران‌شان لذت نمی‌برم اما همسرم حاضر نیست به ارتباطش با آنها پایان دهد.

رابطه همسرتان با دوستانش بعد از ازدواج هم می‌تواند ادامه داشته باشد، مشکل از آنجا شروع می‌شود که برخی از همسران نمی‌توانند بین زمانی که مجرد بوده‌اند و حالا که متاهل هستند وجه تمایز درستی قائل شوند. آنها می‌خواهند روابط‌شان را با همان کیفیت و کمیت حفظ کنند و این خواسته گاهی دردسرساز می‌شود. موضوع ارتباط با دوستان هم از  مواردی است که از همان ابتدا باید تکلیفش را مشخص کنید و در مورد محدودیت‌هایش به توافق برسید. بهترین رفتار در این مورد، توضیح دادن جدی خط قرمزها و رسیدن به یک نظر مشترک برای ایجاد تعادل است. مراقب باشید از احساس ناخوشایندی که بدون دلیل به دوستانش دارید حرف نزنید و با توهین‌ها، حرف‌ها و رفتارهای نسنجیده مقاومت را در همسرتان ایجاد نکنید.

زنگ خطر: اگر این موضوع از تحمل‌تان خارج شد می‌توانید از تذکر و  نوشتن احساس کمک بگیرید.

اگر خانواده‌اش آزارم دادند

من و همسرم هیچ مشکلی با هم نداریم. تنها دلیل اختلاف ما، رفتارهای خانواده‌اش است. آنها برخورد مناسبی با من ندارند و با حرف‌ها و طعنه‌های‌شان آزارم می‌دهند. آنها با جر و بحث‌های‌شان روز عروسی‌ام را هم به بدترین روز زندگی‌ام تبدیل کردند. نمی‌دانم همسرم را به دلیل اشتباه‌های خانواده‌اش ببخشم یا از او بخواهم بین خانواده‌اش و من یکی را انتخاب کند؟

برخی از دختران  از کودکی به واسطه شنیدن انتقادهای اطرافیان‌شان از خانواده شوهرشان، ناخودآگاه زمینه‌ای برای مقاومت یا احساس دشمنی نسبت به خانواده شوهر دارند و با این پیش‌فرض، می‌توانند یک رابطه کم‌تنش را هم بحرانی جلوه دهند. نمی‌خواهیم بگوییم خانواده همسر شما هیچ اشتباهی نمی‌کنند اما قبل از قضاوت در مورد آنها، رفتار خانواده خود را هم بررسی کنید. آیا آنها هم تاکنون اشتباهی انجام نداده‌اند؟ پس چرا ساده از کنار خطای آنها می‌گذرید ولی یک اشتباه کوچک از طرف خانواده همسرتان شما را آشفته می‌کند. قبل از آنکه در مورد خانواده همسرتان قضاوت کنید، سهم خود را در این اتفاق مشخص کنید و ببینید همسرتان در چنین موضوعی چه نقشی دارد. اگر خانواده شوهرتان اشتباهی غیرقابل بخشش را انجام داده‌ که تاثیری جبران‌ناپذیر در زندگی شما گذاشته، می‌توانید از آنها دلگیر باشید اما آیا دلگیر بودن‌تان از همسرتان به دلیل اشتباه‌های اطرافیانش منطقی است؟

زنگ خطر: همسرتان را میان خودتان و خانواده‌اش قرار ندهید و به او اطمینان دهید تا زمانی که اشتباهی نمی‌کند به دلیل خطای دیگران سرزنش نمی‌شود.

اگر سرد بود

همسرم به من هیچ توجهی ندارد. از لحظه‌ای که به خانه می‌آید، سرگرم تلویزیون و روزنامه است. شامش را سریع می‌خورد و برای بلند شدن از کنار سفره حتی منتظر تمام شدن غذای من هم نمی‌شود. آخرین باری که جمله محبت‌آمیزی از زبانش شنیدم را به خاطر ندارم. نمی‌دانم او را به دلیل بی‌محبتی‌اش ببخشم یا اینکه راهم را از این مرد سرد جدا کنم؟

گناه شما نیست اگر از بی‌تفاوتی همسرتان برنجید. چنین رفتاری در ذهن خانم‌ها به‌عنوان بی‌علاقگی همسرشان تلقی می‌شود و دیر یا زود به سردی روانی میان زن و شوهرها تبدیل می‌شود اما پیش از آنکه تصمیم بگیرید همسرتان را  به دلیل بی‌تفاوتی‌اش محکوم کنید، موضوع را با او در میان بگذارید. شاید او دلایلی برای فاصله گرفتن از شما دارد. شاید هم همسرتان به شیوه خودش به شما توجه می‌کند و تنها تفاوت در سبک توجه، باعث چنین تصوری شده است. ممکن است او نیازهای شما را خوب نشناخته و یک گفت‌وگوی آرام بتواند شما را به هم نزدیک‌تر کند. البته قبل از گرفتن هر تصمیم عجولانه‌ای، شخصیت همسرتان را در نظر بگیرید. همه آدم‌ها به یک اندازه شجاعت و مهارت ابراز احساسات را ندارند و گاهی شرم و غرورشان نمی‌گذارد به آدم‌های اطراف‌شان نزدیک شوند حتی اگر این فرد همسرشان باشد.

زنگ خطر: در صورتی که این فاصله از تحمل خارج شد می‌توانید با نوشتن، حرف‌هایی که می‌خواهید به او بگویید یا با نشان دادن تاثیر این بی‌توجهی در زندگی مشترک‌تان برای جلب نظر او یک قدم دیگر بردارید.

منبع- مجله سیب سبز


نشر در گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

745 - *  اهمیت لمس کردن را دست کم نگیرید...؟! *

اهمیت لمس کردن را دست کم نگیرید...؟!


خیلی پیش می آید که افرادی به دفترم می آیند و می دانم که به شدت نیاز به تماس انسانی - مخصوصاً لمسی- دارند. این افراد مجرد یا در آستانه ازدواج و یا متاهل هستند. پژوهشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد کارهای ساده ای نظیر گرفتن دست یکدیگر یا مالیدن پشت میتواند اضطراب را کاهش داده و یا حتی اضطرابهای مربوط به اختلالات بدنی را نیز کم کند.

اهمیت لمس کردن همسر

زن و شوهر ها معمولاً بعد از مدتی از آغاز زندگی مشترک از یکدیگر دور میشوند و فراموش میکنند که موقع سلام یا خداحافظی یکدیگر را ببوسند یا دست در دست یکدیگر بگذارند. از زن و شوهرهایی که به من مراجعه میکنند میپرسم که چقدر با یکدیگر تماس بدنی دارند و به این نتیجه رسیده ام که در زندگی همسرانی که روابط زناشویی آنها در حالت بحرانی است، تماسهای ساده روزمره (که برای دوام زندگی زناشویی ضروری است) وجود  ندارد.


لطفاً به این مساله توجه کنید که من در مورد روابط جنسی صحبت نمیکنم، بلکه موضوع در مورد نوازشهای ساده بین دو نفر میباشد.


وقتی که داوطلبین کار در آسایشگاه های سالمندان تحت آموزش اولیه قرار میگیرند، به آنها گفته میشود که (در مواقعی که مناسب است) دست سالمند را در دستان خود بگیرند و حتی شانه های او را با ملایمت بمالند. در بسیاری از موارد، خانواده یا عزیزان سالمند علاقه و محبت خود را نشان نمیدهند و سالمند دور از آنها در خانه سالمندان زندگی می کند. وقتی که سالمند در معرض محبت های ساده انسانی به شکل لمسی و نوازش قرار میگیرد، تغییرات قابل توجهی در اخلاق و رفتار و حتی سلامت فرد ایجاد میشود.

اهمیت لمس کردن همسر

افراد مختلف نظرات متفاوتی در مورد ابراز محبت به همسر در برابر دیگران دارند و این نظرات از خانواده و محیط و احساس افراد در مورد بدنشان سرچشمه میگیرد. من توصیه نمیکنم که شما با ابراز محبت به همسر خود در برابر دیگران، خود را در وضعیتی که دوست ندارید قرار دهید. بلکه توصیه من این است که متوجه احساسی که از دست در دست همسر گرفتن و یا به آغوش کشیدن او دارید باشید.

ما انسانها از لحظه تولد نیازمند لمس شدن توسط فردی دیگر هستیم. بدین صورت عزت نفس در ما ایجاد میشود و احساس دلبستگی را حس میکنیم. بچه ها دوست دارند تا کسی آنها را بغل کند، زیرا این کار به آنها آرامش و احساس امنیت میدهد و خواهند دانست که دیگران آنها را دوست دارند. حتی عزت نفس افراد بزرگسال هم وقتی که در معرض تماس فیزیکی مداوم با فرد مورد اطمینان دیگری قرار میگیرند نیز افزایش می یابد. باز هم تاکید میکنم که در این مقاله در مورد تماس غیر جنسی صحبت میکنیم. لمس کردن راهی برای افزایش صمیمیت است و میتواند بسیار آرامش بخش باشد.

اهمیت لمس کردن همسر

سعی کنید علایق و رفتارهای خود در مورد تماس فیزیکی و لمس کردن را دریابید. با همسرتان در این مورد صحبت کنید و اگر احساس میکنید که زندگی تان در این مورد دچار کاستی است، تلاش کنید تا آنرا تغییر دهید. بدون برنامه ریزی قبلی، دست همسرتان را در دستان خود بگیرید و بیش از زمان معمول او را در آغوش خود نگه دارید. سعی کنید هر روز به نحوی انواع تماسهای فیزیکی را داشته باشید. ممکن است از نتایجی که این کار برایتان به ارمغان می آورد شگفت زده شوید.
 
نویسنده: سیدنی سارنوف-راس (درمانگر روابط زناشویی)
منبع: www.dailystrength.com



نشر از گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com