838 - * منطق اساتید منطق ...؟! *

منطق اساتید منطق ...؟!


سه استاد منطق می خواستند بدانند که کدامیک داناترند. برای همین هر سه به سراغ استاد اعظم می روند تا او بوسیله یک تست آنها را محک بزند.

استاد اعظم به آنها می گوید که من پس از اینکه چشم های هر سه را بستم یک نقطه قرمز یا آبی بر روی پیشانی هر شخص می گذارم. زمانی که چشم شما را باز کردم اگر شما تنها یک نقطه قرمز دیدید دست خود را بالا ببرید. اولین نفری که رنگ نقطه روی پیشانی خودش را حدس بزند برنده است.

و روال تست به همین گونه پیش رفت. استاد اعظم چشم سه نفر را بست و بر روی پیشانی هر یک، یک نقطه قرمز کشید و چشمهای آنها را باز کرد. وقتی که چشمهای آنان را باز کرد بر طبق قانون مسابقه هر 3 نفر دستهای خود را بالا بردند، و سپس در سکوت باقی ماندند. پس از گذشت زمانی چند، یک از آنها گفت که نقطه روی پیشانی من قرمز است. او چگونه به این مسئله پی برده بود؟

جواب

نظر به اینکه این سوال از سه شخص دانا ( A، Bو C) پرسیده شد، داناترین (C) اینگونه به جواب رسیده است:

(دیالوگ از زبان C): هر سه ما دستهای دیگری را که بالا رفته دیده ایم، بدین معنی که هر شخصی حداقل یک نقطه قرمز بر پیشانی دیگران دیده است. اگر که من (C) یک نقطه آبی روی پیشانیم داشتم، بنابراین به غیر از من Aو Bنیز (به خاطر یک نقطه قرمز که هر کدام روی پیشانی دیگری می بینند و یک نقطه آبی که روی پیشانی من می بینند) دستها را بالا می دیدند.

بنابراین Aو  Bهر دو این فکر را می کنند، (دیالوگ از زبان Aیا B): بخاطر اینکه همه دست هایشان را بالا برده اند و من یک نقطه قرمز و یک نقطه آبی (روی پیشانی C) می بینم، بنابراین آن شخصی که بر پیشانیش نقطه قرمز است باید دستش را (به علامت اینکه بر روی پیشانی من نقطه قرمز وجود دارد) بلافاصله بالا ببرد، زیرا که او نیاز دارد که حداقل یک نقطه قرمز جایی ببیند که بجز پیشانی نفر دیگر(بخاطر اینکه Cآبی است) جای دیگری نمی ماند.

(دیالوگ از زبان C): اما نه Aو نه Bهیچ نگفته اند که می توان این نتیجه را گرفت که آنها مطمئن نیستند، و آنها تنها در صورتی مطمئن بودند که بر روی پیشانی من نقطه آبی می دیدند. اگر که آنان بر روی پیشانی من نقطه آبی نمی بینند پس نقطه قرمز می بینند. پس رنگ نقطه روی پیشانی من قرمز است.


بازنشر از مجله اجتماعی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com

761 - * جملاتی زیبا از مهندس مشعوف ... *

جملاتی زیبا از مهندس مشعوف ...


گاهی باید همه چیز را بزاریم و برویم ، زمان داشته های منصفانه تری برایمان به ارمغان

 خواهد آورد . ( مهندس مشعوف )
.
گاهی افراد برای رسیدن به موفقیت پله رو یک در میان میگذراند ، غافل از اینکه براحتی

پیمودن عقب گردی را هم در پی خواهد داشت . (مهندس مشعوف)

.
محبت به یکدیگر از جمله کارهایی است که باید مدنظر همه باشد . {مهندس مشعوف}

.

روزها گاهی به راحتی می گذرند بدون اینکه فکر کنیم هر روز 24 ساعت است ...!؟

{مهندس مشعوف}

.
گاهی زمان به ادم ها نگاه میکنه که چطور بی منظور و به راحتی از کنارش میگذرند و حتی به

 اندازه یه سلام وقت ندارند جلوی سرعت خود را بگیرند و مطمئنا سرعتگیری در سر راه وجود

خواهد داشت ... {مهندس مشعوف}

.
موفقیت پله ایست که هیچ حد و مرزی ندارد ...(مهندس مشعوف)
.
همیشه زندگی آنطور که می اندیشیم نیست باید عینک کس دیگری به خود بنگریم ...

(مهندس مشعوف)
.
موفقیت،با تلاش تثبیت می شود . مهندس مشعوف
.
گاهی به یه چیزایی که ارزوش رو داری میرسی بعد تازه می فهمی چقدر آرزوش از داشتنش

 قشنگتر و زیباترو ارامش بخش تره ... متاسفانه بعضی وقت ها بعضی از ادما و یا خواسته

هایی وجود دارند که فقط از دور قشنگ هستن ولی بعد که بهش میرسی می بینی ارزشش

 رو نداشته ... پس باید چشامون رو بیشتر به روی حقایق باز کنیم ... موفق باشید ...

مهندس مشعوف

.
گاهی باید از جملات افراد برای ترقی کردن به پله ای بالاتر الهام بگیریم و رد شدن از آن و

انتقال به نام خود چیزی برایمان در بر نخواهد داشت .(مهندس مشعوف)

.
دوست عزیزم این را باور داشته باش که ... در نرسیدن به آرزو ها هم ... رسیدنی هست هر

 چند با کمی تامل ... مهندس مشعوف

.
گاهی باید از دو انتخابی که در پیش داری یکی رو فدای دیگری کنی بطوری که نمی تونی از

هرکدومش دل بکنی . پرتاب شدن به پله ی بالاتر در موفقیت هم همینطور است . یا باید تنبلی را

برگزینی و زندگی اینده خود را فدای راحتی الان کنی و یا باید سختی را برگزینی و زندگی الان

را فدای راحتی بعد کنی . کدام را انتخاب می کنی . سعی کن انتخابت در رابطه باخودانتخابی

عادلانه باشد . (مهندس مشعوف-عیدقربان 1392)
تنها چیزی که همه باید زیر پا بگذارند .... فقط غرور است .... (مهندس مشعوف )

.
زمان گاهی به نظر میرسد روی ناخوشش را به ما می دهد ولی همین ناخوشی یا بدمسیری

 میانبری خواهد بود به سمت جلو . اگرگاه کمی بیندیشیم .( مهندس مشعوف )

.
شاد بودن تنها احتیاج آدمیست که با کمی مهربانی هم قابل دستیابی است .

(مهندس مشعوف)
.
دوست عزیز اگر ملزم هستی که فعالیتی انجام دهی اگر آن رو به تعویق بندازی ، اون

استعدادی که در وجودت هست از بین رفته و آن کار انجام نخواهد شد و در صورت انجام پذیری

 به انتها نخواهد رسید . ( مهندس مشعوف)

----------------------------------------------------------------------------------------------------
کاری اختصاصی از گروه مجله اینترنتی جادوی کلمات

http://mosbatandishan1.blogfa.com